پایه همه جهان هستی انرژی است. همهچیز از انرژی درستشده است؛ و انرژیهای مشابه همدیگر را جذب میکنند.
برای اینکه قوانین زندگی را بفهمیم باید قوانین انرژی را بفهمیم چون همهچیز از انرژی درستشده است.
ما بهعنوان خالق پای به این جهان گذاشتهایم. ما قدرت خلاقیت داریم. بقیه موجودات از روی غریزه کاری انجام میدهند
مثلاً زنبورعسل از روی غریزه کندو درست میکند. انسان برخلاف تمام موجودات خلق میکند. ما با افکارمان خلق میکنیم. همهچیز قبل از اینکه بهصورت فیزیکی ساخته شود ابتدا بهصورت ذهنی ایجادشده است.
ما خالق زندگی خود هستیم. انسان یک موجود استثنایی است که زندگیاش را هر جور که بخواهد میتواند خلق کند. در قوانین جهان هیچگونه نقصی وجود ندارد.
ما باید یک فرکانس خاص ایجاد کنیم تا یک اتفاق خاص بیفتد. چیزی را میتوانیم وارد زندگیمان کنیم که فرکانسش را ارسال کرده باشیم.
شما فرکانسهای رادیو را نمیبینید آیا این دلیل عدم وجود این فرکانسهاست. فروانی و ثروت بینهایت وجود دارد اما بستگی به فرکانسهای ما دارد که کدام را دریافت کنیم مثل موج رادیو که هر شبکهای موج خاصی دارد.
برای اینکه خالق زندگی باشیم باید فرکانسهای مناسب را پیدا کنیم بهاندازه لازم آن را ایجاد کرده و این کار را ادامه دهیم و بهاندازهای به آن قدرت دهیم تا اتفاق افتد.
ما باید این فرکانس را به جایی برسانیم که قدرت پیداکرده و اتفاق افتد.
بسازیم، ادامه دهیم، اتفاق میافتد
این کل قوانین جهان است.
تمام آنچه در زندگی شما است، شما آن را ایجاد میکنید. شما فرکانس آن را ایجاد کردهاید. درک کنید تمام اتفاقاتی که در زندگی شماست خودتان خلق کردهاید.
شما خالق زندگی خودتان هستید . آنچه شما دعوت میکنید جهان آن را وارد زندگیتان میکند؛ بنابراین آگاهانه این کار را انجام دهید.
خداوند یک سیستمی است که واکنش نشان میدهد به فرکانسهای شما و آنها را برمیگرداند به زندگی شما.
ناآگاهانه از قدرت استفاده نکنید. آگاهانه از فرکانسها استفاده کنید. ما با ارتعاشی که میفرستیم تأثیر میگذاریم روی اتفاقات زندگیمان.
اتفاق زمانی میافتد که شما این قوانین را درک کنید و به آنها عمل کنید؛ و عادت کنید به عمل کردن به قوانین.
هیچ جبری در کنار نیست. بپذیرید که هم اتفاقات از روی اختیار انجام میشوند.
ذهن ممکن است مقاومت کند برای پذیرفتن این آگاهیها. ما باید این موضوع را به ناخودآگاهمان بسپاریم با تکرار این موضوع و تبدیل کردن آن به باورهای قدرتمند در درونمان
ما هستیم که اتفاقات زندگی را رقم میزنیم.
فکر مثل رعدوبرق در شب، فقط یکلحظه مسیر ر ا روشن میکند.
این باور است که احساس به وجود میآورد و مثل خورشید مسیر ر ا نشان میدهد.
باور نامناسب را شناسایی کنیم؟
باور نامناسب و مناسب از احساسی که ایجاد میکند شناخته میشود.
ممکن است باور شما در مورد ثروت خوب باشد اما در مورد سلامتی خوب نباشد. ثروت بهراحتی وارد زندگیتان میشود اما در مورد سلامتی به مشکل بر خواهید خورد.
در موضوعاتی که از باورهای قدرتمند استفاده کنیم حتماً نتیجه میگیریم. همهچیز راحت باید به دست بیاید.
ما موجوداتی هستیم که در تمام جنبهها اتفاقات زندگی را خودمان رقم میزنیم.
راهی پیدا کنید برای بهتر شدن اوضاع، باور کنید که هر کاری بهراحتی باید انجام شود. چرا باید کارها سخت انجام شود.
باورتان این باشد که همه کارها باید راحت و ساده انجام شود. پیدا کردن راههای ساده برای انجام کارها را باور کنید.
همهچیز در جهان و کائنات راحت خلق میشود همهچیز ساده انجام میشود. جهان همه کارها را بهسادگی انجام میدهد.
کارها باید ساده انجام شود اگر سخت است تو راهش را پیدا نکردهای. این باور اشتباهی است که شما باید خیلی سختی بکشی تا به اهدافت برسی.
فکر نکنید باید هیچ کاری نکنید شما باید کار سخت را انجام دهی و به دنبال راحت انجام دادن آن باشید. شرایطی سختی را که در آن هستید را نپذیرید.
شما میتوانید کارها را ساده کنید. همهچیز ساده اتفاق میافتد اگر شما با سختی کاری را انجام میدهید به خاطر این است که باورهای اشتباه دارید.
نپذیرید که کارها سخت باید انجام شود. هیچوقت نپذیرید که یک کار سخت است. نگاهتان این باشد که خیلی ساده و راحت همه کارها را میتوانید انجام دهید.
موفقیت فتح قله نیست. موفقیت برای شما آن است که باور کردهاید. از کارتان لذت ببرید. اگر باورتان این باشد که کارها را ساده میتوان انجام داد به سمتی هدایت میشوید که راههای ساده انجام دادن کارها را فرامیگیرید.
قوانین را درست درک کنید. رسیدن به اهداف راحت است بهشرط اینکه فرکانسهای شما عوض شود.
برای اینکه به اهدافمان با سرعت برسیم باید باورهایی ایجاد کنیم که احساس ما را خوب کند.
اگر باورتان این باشد که کارها راحت اتفاق میافتد جهان جوری اطرافتان را مدیریت میکند که راحت به اهدافتان میرسید. باورهایتان را بسازید و آنها را تقویت کنید.
شما وارد مداری میشوید که شرایط اوضاع طوری رقم میخورت که شما به اهدافتان راحت میرسید.
باورها چطور ایجاد میشود؟
بیشتر باورها در خانواده شکل میگیرد؛ و در کودکی ساخته میشود.
باورها افکاری هستند که وقتی رشد میکنند، باورهای شبیه به خودش را جذب میکند و خودش را تقویت میکند.
اگر پدر شما بهسختی پول درمیآورد این باور ممکن است در ذهن شما شکل بگیرد که باید برای کسب درآمد باید سختی بکشید. این باور در وجود شما تقویت میشود و در مداری قرار میگیرید که همه افراد اطراف شما بهسختی پول درمیآورند چون شما در این مدار قرارگرفتهاید.
خانواده رسانهها دوستان معلمها آموزشوپرورش مذهب برای شما باور میسازند.
اگر باور شما این باشد که گلیم بخت کسی را که بافتهاند سیاه با آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد چطور میتوانید ثروتمند شوید. باورهای شما شرایط و اتفاقات شمارا رقم میزنند.
کسی که باورش این باشد که آدمهای پولدار آدمهای خلافکاری هستند نمیتواند ثروتمند باشند.
شما در صداوسیما هیچوقت انسان معنوی نمیبینید که پولدار باشد این موضوع این باور را به شما منتقل میکند که انسانهای معنوی باید فقیر باشند؛ و یا انسانهای ثروتمند نمیتوانند معنوی باشند.
یا موضوع کلیشهای انشای علم بهتر است یا ثروت. اگر باور شما این باشد که هر چه ثروتمندتر شوید به خدا نزدیکتر خواهید بود این باور به شما کمک میکند که به ثروت برسید.
با منطق و پایه باید باورها را بسازید. اگر ثروتمند باشید بیشتر میتوانید کمک کنید یا وقتیکه فقیر هستید.
اگر ازنظر مالی تحتفشار باشید بیشتر احتمال کارهای خلاف هست یا وقتیکه ثروتمند هستید. برای ساختن باور باید پایههای مستحکمی با منطق خود بسازید.
اگر من ثروتمند شوم نزد خدا محبوبتر میشوم. اینیک باور قدرتمند است.
باورهای قدرتمند مثل گاز ماشین شمارا به اهدافتان سریعتر میرساند و باورهای محدودکننده مثل ترمز جلوی حرکت شمارا میگیرد. شما نمیتوانید هم گاز دهید و همروی ترمز پا بگذارید.
باورهای محدودکننده خود را پیدا کنید پایتان را از روی ترمز بردارید و با باورهای قدرتمند سرعت رسیدن به اهدافتان را بیشتر کنید. پایتان را روی گاز بگذارید. باورهایی ایجاد کنید که ترمزها برداشته شود.
ببینید کجا چه باورهایی دارید که شمارا از خواستههایتان دور میکند و با دلایل منطقی که ذهن آنها را میپذیرد با باورهای قدرتمند جایگزین کنید.
خواستههای شما با برخورد به تضادهای شما به وجود میآید. اگر خواستههای شما به وقوع نمیپیوندد مطمئن باشید باورهای محدودکنندهای دارید که ممکن است بسیار ریز باشد و شما باید آنها پیدا کنید.
باورهای محدودکننده را با منطق تغییر دهید. ممکن است شما ترکیبی از چند ترمز داشته باشید.
یکی از مهمترین خواستههایی که از خدا درخواست کردهاید را بنویسید و فکر کنید که چه ترمزها و باورهای محدودکنندهای جلوی رسیدن به این خواسته را گرفته است.
بعد این باورهای محدودکننده و ترمزها را بنویسید. وقت بگذارید و فکر کنید و این ترمزها را پیدا کنید.
کدهای ایراد دار را پیدا کنید. اگه کدها رو درست کنید ترمزها را بردارید همهچیز درست میشود. اگر خواسته فرستادهاید و به وقوع نپیوسته است دنبال ترمزها بگردید.
فکر کنید چه ترمزهایی هست که شما دارید که نگذاشتهاند شما به خواستهها و اهدافتان برسید؛ و کد اشتباه، باور اشتباه برداشته شود، راحت به خواستههایتان میرسید.
بنویسید دقیقاً چه چیزی را میخواهید و بعد بروید سراغ ترمزها، شما باید بتوانید این ترمزها را پیدا کنید. فکر کنید وبری این کار زمان بگذارید. وقتی این کدها را پیدا میکنید راه را پیداکردهاید.
کد را پیدا کنید باورهای مناسب را بسازید. ذهن را با منطق ساکت کنید باورهای محدودکننده و ترمزها را با منطق خاموشکنید ترمزها را بردارید.
درباره این سایت